خواهم امشب عشق را معنا کنم *****عشق را اندر دلم سودا کنم

عشق یعنی لا فتی الا علی *******نفی هستی از همه الا علی

عشق یعنی آبرو یعنی شرف ******تا ابد تسلیم سلطان نجف

عشق یغنی روز و شب در زمزمه ******بردن نام علی (ع) و فاطمه

عید غدیر مبارک

علی دایی، محمد مایلی کهن و لوسیانو پریرا محروم شدند و یک امتیاز از تیم های پرسپولیس و تراکتورسازی کسر شد.

کمیته انضباطی ساعتی پیش آرای جدیدی صادر کرد که به موجب آن، علی دایی، محمد مایلی کهن و لوسیانو پریرا محروم شدند و یک امتیاز از تیم های پرسپولیس و تراکتورسازی کسر شد

به نقل از سایت رسمی فدراسیون، آرای صادره به شرح زیر است.

محرومیت دایی و مایلی کهن

 اسماعیل حسن زاده رئیس کمیته انضباطی درباره پرونده مجادله لفظی علی دایی و محمد مایلی کهن گفت: پرونده مجادله لفظی مایلی کهن و علی دایی بعد از بازی صبا و پرسپولیس که در رسانه ها با مصاحبه های گوناگون علیه یکدیگر انجام دادند، هر کدام از سرمربیان دو تیم به یک جلسه از همراهی تیم خود محروم و پرداخت 10 میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدند.

محرومیت دوم دایی و کسر امتیاز پرسپولیس

وی در ادامه درباره پرونده بازی داماش و پرسپولیس که در ورزشگاه آزادی برگزار شده بود، گفت: علی دایی سرمربی تیم پرسپولیس به دلیل رفتار غیر ورزشی نسبت به تیم داوری به مدت یک جلسه از همراهی تیم خود محروم و به پرداخت 30 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد و به دلیل اهانت های مکرر تماشاگران تیم پرسپولیس نسبت به تیم حریف، از باشگاه پرسپولیس یک امتیاز کسر و همچنین به دلیل یک دقیقه تاخیر در ورود به زمین مسابقه در نیمه دوم توسط بازیکنان این تیم، باشگاه پرسپولیس به پرداخت 3 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.

کسر امتیاز از تراکتور

حسن زاده در ادامه درباره پرونده حوادث رخ داده در دیدار دو تیم تراکتورسازی تبریز  و فولاد خوزستان گفت: به دلیل فحاشی و به کاربردن الفاظ رکیک توسط تماشاگران تیم میزبان (تراکتور) نسبت به داور مسابقه، از این تیم یک امتیاز کسر شد و تیم فوق به پرداخت 50 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.

محرومیت پریرا و توبیخ جلالی

ضمن اینکه به دلیل رفتار ناشایست لوسیانو پریرا مهاجم تیم فولاد خوزستان ، وی به مدت یک جلسه از همراهی تیم خود محروم و به پرداخت 20 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. مجید جلالی-سرمربی تیم تراکتور نیز به دلیل مصاحبه تحریک کننده بعد از مسابقه ، از سوی کمیته انضباطی تذکر گرفت.

جریمه ملوان و تهدید به برخورد

وی درپایان گفت: دیدار دو تیم ملوان بندر انزلی و گسترش فولاد تبریز در انزلی نیز برگزار شد که به دلیل رفتار ناشایست تماشاگران تیم ملوان، این باشگاه به  پرداخت 30 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. ضمن اینکه با توجه به زیاد شدن مصاحبه های غیر قانونی و اهانت آمیز توسط برخی اهالی فوتبال و سرمربیان تیم ها در نشست های مطبوعاتی در روزهای اخیر، تذکر می دهیم که در صورت تکرار  مصاحبه های غیر مجاز، بی شک برخورد جدی خواهد شد.

کسری(4565متر)-هرم3(4540متر)-هرم2(4610متر)-هرم1(4590متر)

سلطان سبلان(4811متر)

اعضا گروه:

1-  سرپرست : مصطفی خرم

2- ناصر رضازاده

3- منصور رضازاده

4- سید هادی نقیبی

5- شهاب موحدی

6- اکبر محمدی

7- علی رستمیان فرد

بسمه تعالی

 ما زنده به آنیم که آرام نگیریم       موجیم که آسودگی ما عدم ماست

بارها شنیده ام که:((سبلان بهشت کوههای ایران است )) رشته کوهی که مقدس است برای مردم بومی . زیباست برای افراد طبیعت گرد. فنی ست برای کوهنوردان و فنی کاران ومایه نعمت و برکت است برای عشایری که دردامنه های آن سکنی گزیده اند وگذران زندگی  می کنند. رشته کوه سبلان با تمام قله های کوچک وبزرگ خود 5قله مهم دارد که عبارتند از:

کسری(4565 متر)- هرم3 (4540 متر)-  هرم 2 (4610 متر)-هرم 1(4590 متر) و سلطان سبلان

 (4811متر).......

لطفا برای دیدن عکس ها و خواندن کامل گزارش به ادامه مطلب مراجعه فرمایید. با تشکر مدیریت وبلاگ 

مسافری بودم
گم کرده راه ...راه نشانم دادی و به راه افتادم .توشه ای داشتم به پشت که امید
راهم بود ،ایمان به درستی راه بود ...،پای رفتن محکم بود و قلب مومن به تو...

مسافری بودم
خسته جاده ها و جاده سفرم را حاشیه ای ،سرسبزی حاشیه خستگی ام دو چندان تلقین نمود
...نشستم تا نَفَس تازه کنم نفس تازه شد.شیطان
در لباس زیبایی رخ نمود و طلب قوت کرد ،چیزی از توشه ام به او بخشیدم و به راه
افتادم .بار دیگر در حاشیه ای چشم نواز شیطان در هیبت ثروت به سراغم آمد و از توشه
ام کاست و رفت ....و بارها در لباس شهوت ،قدرت ،و هزار گناه زیبا رخ نشان داد و
توشه گرفت.هر بار به شکلی مرا سیاهی بخشید و سبک ترم کرد ،توشه ام سنگین  نبود سبک تر شد و خالی...

پای رفتنم سست
گشت وایمانم به تاراج رفت و یقینم به شک مبدل شد که راه است این یا بی راه ؟ !!!در
خواب و سیاهی ،در حسرت و گمراهی ،و تنها به مدد تو طی راه کردم و اینک به انتهای
راه رسیده ام . پشت درب های قلمرو وسیع و سرسبزت نشسته ام و نمی دانم آن همه
زیبایی دلفریب چه شد که راه پشت سرم سیاه است و سرد ...

 نه توانی مرا مانده که در بکوبم و صدایی کنم ،نه
توشه ای که به آن امید بندم .. پشت درب های سرزمینت نشسته ام و غریبانه می نگرم که
من کیستم ؟ دست هایم زمانی رو به سوی تو بود و اینک بر زانوان خسته ام قفل گشته
!زبانم ثناگوی تو بود و حال حتی از ابراز پشیمانی و توبه ناتوان !

چه بگویم ؟ که
خود کرده را تدبیر نیست ! گویی خواب می بینم و از این کابوس دهشتناک رهایی ام نیست
جز مرگ و تباهی ...بهشت تو را به بهایی اندک فروختم و دوزخی گران خریدم و گرانی
این ننگ کمرم خمید و گرد این راه شوم بر مویم نشست و سختی راهی که بی تو طی شد چین
ها بر صورت جوانم گذاشت ...اینک منم و هزار افسوس ...خسته از درد های بی شمار و
شرمسار ...که چه شد جوانی ام ؟ کجاست مقصد آرزوهای ناپایانم ؟ !!!پشیمانم اما چه
سود؟ شیطان هنوز مرا می فریبد که حسرت جوانی از دست داده ام مقدم است بر حسرت از
دست دادن تو..

دوست من دوستدار علی علیه السلام ! سلام بر تو و آنکه دوست می داری! می دانی که همه جا سخن از علی علیه السلام است. این روزها از نام مولایمان حیدر کراربر در و دیوار نوشته و گفتار بسیار می بینی. آری.... نامی آشنا که از هر نامی با آن آشناتری؛ چندان که شاید به یاد آوردی که هنوزنمی توانستیم پدر و مادرمان را صدا بزنیم یا حتی اسم خود را درست تلفظ کنیم که این نام را شناختیم . چه می دانم؟ .... شاید نام خودت هم علی باشد؛ نامی که پدر از سر عشق به مولا بر تو گذاشته و چه بسا که مادر- در لالایی هایی که برایت داشته- با زمزمه علی بذر محبتش را در دلت کاشته باشد. یادت می آید که در همان خردسالی و نوپایی ، هرگاه بر زمین می خوردیم ، پدر یا مادر یا حتی پدربزرگ و مادربزرگمان – با هزاران شوق و عشقی که به آموختن نام او به کودکش داشتند- می گفتند یا علی؛ بگو : یا علی و بلند شو! .... و ما چنین برخاسته و بلند شدیم و با یاد و عشق علی علیه السلام بالیدیم و بر همه می بالیدیم که:  مولایمان علی است